مسافرت گچساران
چند روز تعطیلی پشت سر هم و همه رفته بودن مسافرت چون بابا شیفت بود خودمون نمیتونستیم جایی بریم از قضا بابا ماموریت براش پیش اومد که بره دهدشت و ما هم از فرصت استفاده کردیم باهاش رفتیم گچساران خونه دایی یوسف....دایی یوسف تنها خونه بود....
همه جا سبز، زیبا و تماشایی بود و بوی بهار رو میشد حس کرد
وقت برگشتن گفتن برف زیادی زده جوری که راه ها بسته است و نمیشه رفت تو جاده...به اجبار یک شب دیگه گچساران موندگار شدیم و فرداش راهی شدیم
دلم میخواست تا میریم برفا اب نشده باشن و تو بتونی برف بازی کنی....اینقد هوا سرد بود که نمیشد بیرون باشی بابایی برات از بیرون برف آورد توی خونه و کلی بازی کردی با برفا☃️❄
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی